Sunday, July 02, 2006

 
یکشنبه 11 / تیر / 1385
نور را نشانش دادم بی خبر از آنکه او خودش خورشید است

Comments:
خوب اول باید تحقیق می کردی
 
کار ِ خوبي کردي
خورشيدها که هيچ از نور خودشان بر نمي‌دارند
همه را مي‌بخشند به اين و آن
گاهي دلشان نور مي‌خواهد
خوب کاري کردي
!!!
 
خب بعضي وقتا بايد ياداوري كرد
 
من هميشه اينجور «بودن» ها رو دوست داشته ام.
خورشيد يا هر چيز ديگري با اين قابليت
 
باهاس آينه مي‌گرفتي جلوي صورتش، داآش. اونجوري کفايت مي‌کرد.
 
سلام دوست من !...ممنونم از محبت ات ... کوتاه نوشته هایت گاهی سرشار از زیبایی و اندیشه اند مثل نوشته 2و4 از بالا ...شاد باشی وبرقرار
 
خورشید خاوری کند از رشک سینه چاک ،
ای من فدای شیوه چشم سیاه تو!

پ.ن : باز منو نشون دادی ؟ چند بار بگم دختر رو نه آفتاب ببینه نه مهتاب؟
 
وقتی اینجوری میشه میخوای زمین دهن باز کنه و قورتت بده . .
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]